ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
با خود از کوچه ی شب، در گذر بودم من
دست در دست نسیم، در سفر بودم من
با عصایی از نور که ز فانوس به پیشم می ریخت
زیر خاکستر شب، شعله ور بودم من
قصه پنجره ای، در خیال دیوار
از همه پنجره ها باز تر بودم من
شب صدایم می زد، به نماز مهتاب
در خود اندیشیدم شبگذر بودم من
در طلوع چشمه، عکس من جاری شد
آب موجی می زد، بیشتر بودم من
جرعه ای نوشیدم، یاد لبها کویر
در کویر شب خود، تشنه تر بودم من
بی وفا خواهی شد، شب به من گفت این را
با شب خود همدم، تا سحر بودم من
مهدی عبداله زاده
شعری برای باران با واژه های ابری
قلبم پر از ستاره با دیده های ابری
آواز دلنشینی ست باران پشت شیشه
همسازی ترانه با نغمه های ابری
در اعتماد سایه خوابیده بود دستم
دور از غم غریبی یا غصه های ابری
در دستهای زردم یک باغ خیس روئید
هر قطره لاله ای شد با شاخه های ابری
در رنگ وبوی باران پرواز کردم از شوق
دور از زمین شدم من از خانه های ابری
در آسمان امروز جشن صفا بپا شد
گلهای اطلسی با پروانه های ابری
رنگین کمان امروز پرواز رنگها بود
آبی آسمان و رنگینه های ابری
بعد از غروب باران باز آمدی دوباره
تکرار عشق من در آئینه های ابری
مهدی عبداله زاده