ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سرانجام
روزی شعرهایم ،
در کتاب فارسی فرزندت
موقعی که برایش املا میگویی ،
انتقامشان را از چشمهایت
خواهند گرفت ... .
.
.
.
سید_طه_صداقت
❤❤دلگیر است شب های ابری،
وقتی تمام آسمان را میگردم،
و مهتابِ چشم هایت،
لا به لای ستاره هایش نیست...!❤❤
#سید_طه_صداقت
از زیر پرتقال ها که رد می شدی نگاهت کردم ..
انگار هرکدام خودشان را می کشیدند...
به شاخه های خشک...
و پوستشان را خراش می دادند ...
که عطرشان به مشامت برسد ...
و تو از خوشحالی چشم هایت را ببندی...
بعد نَخل ها سر خم می کردند ...
که آفتاب روی آرامشت نتابد ...
و باران هلالِ صورتت را تَر نکند....
آنوقت شبنم ها می آمدند ...
و سنجاقک ها بال می زدند...
و من که دورتر ایستاده بودم ...
زندگی را می دیدم ...
که فقط همان چندلحظه به جریان افتاده بود...
سید_طه_صداقت