ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
انسان های هم فرکانس و آشنا همدیگر را پیدا می کنند
دیر یا زود ... دور یا نزدیک ...
حضور هیچکس در زندگی اتفاقی نیست
هر کدام از ما
چیزی را که برایش با ارزش بوده از دست می دهد
این معنی اش زنده بودن است
زندگیات را به تعویق نینداز؛
برای هیچکس،
برای هیچ چیز!
نگو تا رسیدن فلان آدم و فلان شرایط و فلان موقعیت صبر میکنم،
نگو دلخوشیها برای خوش کردنِ حال دلم بیش از اندازه کوچکند،
نگو بعدا که اوضاع بهتر شد دستی خواهم کشید به سر و گوش احوالم، که احوالت را بندِ اوضاع و شرایط نکن.
که لازم است همیشه خوب باشی، همیشه بخندی و همیشه دلت خوش باشد...
شادیها و لبخندهاتان را برای روز مبادا کنار نگذارید، منتظر نمانید، عجول باشید؛
که زندگی چاییست در مسیر باد و خیلی زود از دهان میافتد.
ما برای هر اتفاقی که در زندگیمان رخ میدهد داستانی درست میکنیم
تا با حقیقت آن اتفاق روبرو نشویم.
و این یعنی:
فرار از خود
فرار از زندگی
فرار از حقیقت
و این چنین درد، رنج، احساس تنهایی، استرس و غم شروع میشود.
زندگی مجموعه ای از فقدان هاست
این تقریبا تنها چیزی است که در زندگی ما حتمی است