ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
درختها در برودتی عجیب رشد کرده اند
هرجای این زندگی دست می کشم ریشه های توپیداست
لهجه این باران را توباید بلد باشی
آمدی
بدون چتر بیا
باور کن تورا خوب بلدشده ام
مهربان من
بیا دستی به سروصورت این زندگی بکشیم
و این تنهایی مدرن را بیرون بریزیم
دیگر از من چیزی نمانده
جزدوچشم
ویک قلب که در سینه تومیتپد
غریبه ها که نمی فمند
غریبه ها که نمی دانند
ما سرگردان
میان میدانها و ترمینالها
میان خیابان ها و ایستگاهها
به دنبال زنی که می رود عشق بیاورد
خوشبختی بیاورد
و تمام توهمراهش راه افتاده ایی
می ترسم چشمهایم را ببندم
و پاییزو نارنجی های دنیا تمام شوند
مهربان من
دلم که تنگ می شود
تورا با خودم اشتباه می گیرم
این عشق معجزه می خواهد و یک پیامبر راستین
بین ما یک دیوار
و یک ساعت زنگ زده
و یک آه
فاصله انداخته
یادم هست گفتی بیشمار دوستت دارم
ودیر رسیدن بهتراز نرسیدن است
جان دلم
ایستاده ام وبی خیال تونمیشوم
باورکن دیگر چیزی نگرانم نمی کند
حتی این مرگ که همه جا راه افتاده و زیرلب سرودمی خواند
حتی این زن که آدم گریز شده
چقدر دوستت دارم
طوری که رپرتاژدنیا شده ایی
لیلی صابری نژاد