گاهی اشکام

گاهی اشکام
با دلم حرف میزنن
قصه از
غربت این ابرا میگن

نم نم
بارون به روی گونه هام
خبر از
بغض توو ی دنیا میدن

میخوام این
دنیا رو واروونه کنم
سیل اشکو
واسه دل شونه کنم

راهی ابرا
برم یه جای دور
یا بشم
ماهی توو تنگ بلور

گاهی اشکام
با دلم حرف میزنن
بغضو از
شونه ی دل وا میکنن

غصه رو دوباره آتیش میزنن
به تن
زخم زمون نیش میزنن


میخوام این
دنیا رو واروونه کنم
سیل اشکو
واسه دل خونه کنم

راهی ابرا
برم یه جای دور
یا بشم
ماهی توو تنگ بلور

تینادلشکیب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد