کاج مناره ایست برای کلاغ که از

کاج مناره ایست برای کلاغ که از
بلندای آن فریاد همبستگی سر میدهد...

و کلاغ از سر کاج
به فغان با دلِ پُر
رسمِ همبستگیِ ملّتِ خود می خواند

آی کاجِ تنهاییِ من
به کلاغان تو بگو؛

هرچه را که به پندارِ وفا یاد کنند
بیهوده است...
گوشِ ما آدمها سنگین است...

آی کاجِ تنهاییِ من
به کلاغی تو بگو؛

درسِ گفتارِ تو، عِبرت نَپذیرد هرگز
بنشین چون طوطی، و نَظر بر دِگری
درسِ تقلیدِ زمان را تو بخوان

جان آدمها شده آغشته یِ تفسیرِ به نفس
گوشِ ما آدمها سنگین است...
آدمی رنگِ زمان را به خودش میگیرد...

آرش خزاعی فریمانی، میرزا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.