دوباره شبها بیدار میمانم من

گِنه گجلر آیخ قالیرام من
گِنه دوشونماخ حسرتیندَیَم من
ثانیلر دَیقَ چکیر ساعاتلارا
اومور گدیر بویونن ساباخلارا
ئوشاخلیخدان اوخشویورام گوجالارا
بل بوکولور دوزمور بو عذابلارا
....
دوباره شبها بیدار میمانم من
دوباره در حسرت درک شدنم من
ثانیه ها دقیقه ها را به ساعتها میکشند
عمر میرود از امروز به فرداها
از بچگی شبیه پیرمردهام
کمر،تا می شود تحمل غدابها را ندارد


بابک مغازه ای

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد