سرزمین آرزوها با جادو هم پیکارشد

سرزمین آرزوها با جادو هم پیکارشد
عاشقان نقش خدا باشن بس
هر لفظ بدی انگار شمشیر بران باشد
با لبخند وارد شوی آنجا
گل باران شود سر و سیرت تو
در سر زمین آرزوها باهم بکاریم بذر نشاط
خنده از ته دل باشد نه از روی ریا
در کنار هم مست و شاد شویم
دور از هر دورویی ریا


وحید آفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.