معشوقه گر عاشق خود را عتاب کند

معشوقه گر عاشق خود را عتاب کند
عاشق شکایتش نکند، هرگونه تاب کند
صد بار ستم دیدم ازاین ماه رویان
انصاف نیست ، معشوقه به عاشق عذاب کند
ساقی بیار باده پیمانه را به من
هرکس دهد باده به عاشق، ثواب کند
گر من شراب ناب ننوشم ، مُردِه ام
درمان دردِ این دلم آخرشراب کند
هر جام مِی که نوش کنی یاد کن مرا

چون این پیاله خیلی ها ، خانه خراب کند
با بوسه از کُنج لبت سیرم بکن
چون بوسه تو چشمه دل را پر آب کند
یا حال مرا خوب بکن یا بکُش مرا
این آتش حسرت منو آخر کباب کند
آهسته گو این سخنانم به (علمی) تو
تا حرف های دردِ دلم را کتاب کند


شاپور علمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.