یک زندگی کم است ...!

یک زندگی کم است ...!
برای آن‌که تمام شکل‌های دوستت دارم را با تو در میان بگذارم ...
می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز میکنی ،
آن درخت روبه‌ رو من باشم ...
فصل تازه من باشم ...
آفتاب من باشم ...
استکان چای من باشم ...
و هر پرنده ای که نان از انگشتان تو می‌گیرد ...
یک زندگی کم است ...!
برای شاعری که می‌خواهد در تمام جمله ها دوستت داشته باشد ...!

روزبه_سوهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.