نگاه کن ترانه ها سروده ام برای تو
وشعرهای قلب من ، نثار خاک پای تو

دمی چو مه عبور کن ز کوچه باغ یاد من
که شور و عشق و زندگی به دل دهد وفای تو

اگر زقلب تو بود رهی به سوی قلب من
فتد چه لرزه بر تنم ، ز گرمی صفای تو

حقیقتی بگویمت ، به باغ قلب و جان من
چه لاله های زندگی ، شکفته از نوای تو

سحرگهان هزار بوسه میزنم به دست تو
رسد زمهر، نیمه شب ، اگر بمن صدای تو

عزیز من ، رسد به تو کنون پیام قلب من ؟
وجود و عمر و هستی ام ، برای تو فدای تو

تخلصم که میم و حا و میم و واو و دال بود
نشد روان که در غزل ، بگویم از برای تو


محمودانصاری کلیبری ( محمود )