ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مسیرِ راه ِ تو چشم انتظار افتادم
برای آمدنت بی قرار افتادم
نگاه کن به سرم زندگی قیامت شد
از آن زمان که من از چشم یار افتادم
ز تنگنایِ قفس چون پرنده ی غمگین
به یادِ باغ و بهشت و بهار افتادم
بدونِ آمدنت زندگانی ام بگذشت
چقدر بی کس و تنها و زار افتادم
به قاب عکس تو من بی شمار خیره شدم
به خاطرات تو آن روزگار افتادم
به آستان تو چون خاک، گَرد و باد شدم
بلند می شدم و بی شمار افتادم
کمندِ زلف تو افتاد دل به بند کشید
اسیر و زار به شبهای تار افتادم
شکست بغض گلویم زمانِ رفتنِ تو
به پیش ِ پای تو بی اختیار افتادم
بریز مست نگاهت به ساغرم ساقی
به یاد چشم تو امشب خمار افتادم
الیاس آبی
تو ابتدای من و انتهای من بودی
زمانه هایِ کهن آشنای من بودی
دلیلِ بودنِ من ماهیت ِعشقِ تو بود
تو سرنوشت من و ماجرای من بودی
درونِ خانه ی سردم به تیرگی هایم
تو آفتابِ بلند ِ سرای من بودی
سروده ها و غزل های من به وصف تو بود
تو نغمه هایِ دلِ بی نوای من بودی
برای زندگی ام ای رفیق ِ راه ِ سفر
تویی که همسفری با وفای من بودی
جلایِ سرمه ی من خاکِ گَردِ پایِ تو بود
تو دیدگانِ من و روشنای من بودی
بلند باد عزیزم همیشه قامتِ تو
ثنایِ وِرد زبان و دعای من بودی
هزار بار به تکرار دوستت دارم
نوایِ نایِ گلو هم صدای من بودی
به خاطرت بِسِپار این همیشه تا به ابد
تو از برای من و از برای من بودی
الیاس آبی