هر شب به زیر نور چراغ

هر شب به زیر نور چراغ
میرم و میگیرم از تو سراغ
روزهای قرار ماههاییست که گذشته
حالا دیگه منم و این روزهای فراق

هر شب میام به یاد قرار
و با سایه ام دیدار میکنم روی دیوار
به یادِ بودن در کنار یار
با گریه ای که تبدیل شده به کلی زار

قبلا هفته ای یک شب میدیدیم همو
الان هر شب میام و به سایه ام میگم نرو
کِی میشه بازم بیای و من ببینم تو رو
تو که خودت رفتی من هرگز نگفتم برو

الان فکرم اینه که با کی قرار میزاری
یا مثل من تنهایی با سایه ات کنارِ دیواری
تو شاید با سایه ای هستی که سرِ قرار میکاری
و من هم با سایه ای که منتظرم توی شبم بیاری


ابوالفضل دوستی