به صد حیله کرد این زمانه غمگین مرا

به صد حیله کرد این زمانه غمگین مرا
فریفته به صد شیوه دو صد دین مرا

برایم به جز هیچ، هیچ نگذاشته
گرویی گرفته دلی به تضمین مرا

شده تلخ کامم چو کام فرهادها
رهایم کند کاش خواب شیرین مرا

جدایی اگر چه مرام ما نیست باز
نشان مانده دیوارهای برلین مرا

دلم چون حوضی گاه مثل ماهی شود
چه قرصی به جز قرص ماه تسکین مرا

زمان همچو کبریت پی جرقه زدن
مفاعیل هم کرد غرق بنزین مرا

توهم زدم که حال خوب شد ماندم از
کجا آمده این سودا و تلقین مرا


امیر جهان آرا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد