ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
تا دلم را با خیالت ، گرم ِ بردن می کنی
باز آشوبی درون سینه روشن می کنی
با نگاهت بی قراری می کند احساس من
آتشی در بند بند خرمن تن می کنی
گیسوانت را پریشان می کنی با دلبری
شعر را با رقص موهایت مُطنطن می کنی
با غزل پردازی از چشمت شکوفا می شوم
" دشت لوت" عشق را همواره گلشن می کنی
خنده هایت آسمانی می کند حال مرا
فکر این بی بال و پر را عشق ! ... اصلا می کنی
شال آبی ِتو حالم را دگرگون کرده است
مانده ام با دلبری هایت ، چه با من می کنی!
امیر نقدی لنگرودی
برای از تو نوشتن بهانه نمی خواهم .
محبوب من !
بهانه بیشتر از این ؟
زمانی نفس می کشم
که عطر نفس هایت
دنیا را بهاری کرده است .
امیر_نقدی_لنگرودی