ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
و بذرهایی که کاشتیم
به امید جوانه زدن
درخت شدن
شکوفه دادن
بذر افشاندن
ناگهان از غلاف درنیامده
از ریشه خشکانده شدند!
ندا کاوسی
روی ز ما گر چه نهان می کنی
عشق به ما بیش عیان می کنی
وعده کـنی وصل و نبـا شد وفا
قیمت این عشق گران می کنی
با سخن و غمزه ی اَبرو و چشم
هـر دل بیمـار جـوان می کنی
هـر مژه ات تیر بلا شد به جان
بـر دلـم آن تیـر روان می کنی
گشته به دنبال دو چشمت دلم
نزد رخت بییش دوان می کنی
سجـده گـهم دامن پاک تو شد
وقت دعاعشق به جان می کنی
گـفت نکـوئی چـه عجب دلـربا
آنچه دلـم گفت همان می کنی
عباس نکوئی
بر پهنه زمین, نقاش پیر قصد کرد تصویر نو زند
گسترد پرنیان هفت رنگ
بر کوه و کوهسار
وه دلنشین کشید, در واپسین نفس زدن روزهای سرد
لبخند پر امید ز مستی روزگار
عطر خدا معجزه گر شد برای او, دستی کشید و غبار غم از روی خاک برد
جوشید چشمه ها, خندید جویبار
آمد نسیم خوش خبر و در گوش شاخه گفت:
برخیز گذشته دگر ایام سرد خواب اینک بزن جوانه که آمد کنون بهار
فرخنده باد بر شما مقدم بهار
مریم اقبالیان
بهار بوسه ها عطر تن توست
خیال هر شبم پیراهن توست
بیا تا سر دهم گل پونه ها را
که آهنگ شبانه رفتن توست.
نیلوفر_سلیمانی
تو یخ پاره قطبی
غرق در التهاب فراموشی
سرسرای کویری
پا خورده خورشید
عاری از ابرها
لبریز از فاصله ها
دست به سینه آسمان
که می کشی
آه می کشد از این همه آه
که به بالا می رود
بیا تا با هم
نگاهی به قفل کهنه خانه بیاندازیم
و به درهایی
که برای التیام
زخم های تو روزی
گشوده می شوند
به سقوط بیاندیشیم
نه از بلندای آسمان
که از پرتگاه خویشتن مان
من اما خوشحالم
که تو مثل آن شکوفه یا برگی
که به جز درخت سبزی در بهاران
به کسی نمی آویزی
کامران اسدی
نازم غم تو را که دلم را امان نداد
غارت نمود و برد و رهی را نشان نداد
حال و هوای باغ تبآلوده ات عزیز!
جز حسرتی که مانده به دل جاودان, نداد
شهلای مست غرق شراب بهانه ات
کامی به غیر جرعه ای از شوکران نداد
قول و قرار اگرچه به فردا گذاشتی
کاری نکرد و روز خوشی ارمغان نداد
ما نقد عمر مانده, به سودا نهاده ایم
عشقت به غیر دغدغه از این دکان نداد
هر برکتی که می رسد از ابر نوبهار
باران به جام خسته دلان رایگان نداد
ما کشتگان مهر تو هستیم و غمزه ای
یک گوشه از نگاه تو شیرین بیان, نداد
علی معصومی