ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
زندگی برای آدمِ بیفکر، همیشه راحت است!
خورد و خواب است؛ و رفتار بَهایم (چهارپایان)!
امّا وقتی پای فکر به میان آمد، توی بهشت هم که باشی، آسوده نیستی...!
جلال آل احمد
فرصتی نیست
پیراهنت را تا صبح خشک کنی
ابری را از ذهن گلدانی عبور
ودر سینه کش دیوار
تراژدی آلوده ی شب باشی
با این همه خیابانهای مریض
نیاز دارم، تا حرام نشدیم
کسی، سرمان را جای امنی بگذارد
مریم_نوروزی
میان این بغض عمیق
زمزمه ای
در بهت تنم می رقصید
وباد
با گیسوان بلند
آخرین فرصت دوستت دارم را
از پیراهن تب دارم دریغ می کرد
باقر_اکبری
غروب ها آه می شوم
کوچ می کنم
به سوی دردهای غلیظت
سال هاست پنهان شده ام
پشت مهربانی پلک هایت
مثل روزهای طولانی
که موقع رفتن
چشمانت پشت سرم آب می ریختند؛
و مادرم را در خواب می دیدم
آش پشت پایم را
در کاسه ای پُر از اندوه
برایت می آورد
تا پائیز را فراموش نکنی!
مرتضی سنجری
درجغرافیای عشق من
تو آن آفتابی
که با رفتنت
آسمانم گم می شود
نشسته ام میان بغض لحظه ها
با چشم هائی درگیرِ یک دوردست
و قطره اشکی بی صدا
خودش را به من می رساند
تا زیر لب بگوید
دلم برایت تنگ ست
بیا عشق من باش
شاید این
آخرین شعر غمگین من باشد
پرویز صادقی
پنهان کردن بیفایدهست
آدمی وقتی عاشق میشود
چنان خواب که از چشمان کودکی جاریست
نگاهش همهچیز را لو میدهد
نیهات بهرام
+بیشتر شعرشاعران جوان ومعاصر عاشقانه ست ...
پس به پای شکست عشقی آدمها نگذارید