خوش به حال او

خوش به حال او
که سرزمین ش
جولانگاه
اسب افسار گسیخته توست

چشمانش
آیینه‌گاه
رُخ دیوانه کننده توست

خوش به حال او که تنش
قتلگاه
بوسه های سر بریده توست

پیرهن گل دارش
منزلگاه
آغوش سراسر گداخته توست

و هرازوُ  هزاران
خوش به حالش
که تمنای از خواستهِ توست

چی ماه بخشنده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.