ماه طعمِ قشنگی دارد

ماه طعمِ قشنگی دارد
شور می بارد به تاریکی ها..

نیلوفر_ثانی

من از ابتلای باران

من از ابتلای باران
بیمناکم
که آرزوی تو را
خوشه خوشه
می‌رویاند از دلم

نیلوفر_ثانی

در شبی که کلیدش

در شبی که کلیدش
درچاه بیداری‌ست
آواز من باش
روز بماند پشت کوه
ماه من باش

نیلوفر_ثانی

به کدام رنگ از جهانِ من رسیده‌ای؟

به کدام رنگ از جهانِ من
رسیده‌ای؟
من در شعرهایم
گاهی آبی‌ام گاهی تلخ..
زرد ، پاییز آرزوهای رفته بر باد است
ُسرخ، خونی که شتک می‌زند از جوانی‌ام
دستم
هنوز به قامتِ سبز سپیدار امیدوار است
دلم فرتوت
از خاک و خاکستری نمی‌گیرد
و جهان وقتی در صلح و آرامش است
لاجوردیِ زلالِ دوست‌داشتن می‌وزد.
من در رنگ‌ها غوطه‌ورم
در تاریکیِ گسترده
در تکه‌های پراکنده‌ی نور
در شورشِ شعرهایی که دل‌شان تنگ بی‌رنگی‌ست
و زندگی که هنوز با رنگ‌ها
جلوه‌ی دیگری دارد..


نیلوفر_ثانی

ما به این سردی و دوری

ما به این سردی و دوری
عادت داریم
تو فقط نبضِ دل وُ
جان بهار باش


نیلوفر_ثانی

امانی نیست

امانی نیست
در این شتابِ نفس‌گیر
اگر نیایی
اگر نمانی

که می‌چرخاند آسیابِ علاقه را؟!
چه می‌ماند از
ترانه‌هایِ پرواز؟


نیلوفر_ثانی

تو دور می‌شدی وُ من

تو دور می‌شدی وُ من
سرآسیمه
به تکثیرِ هزارباره‌ی خود
دست می‌زدم
تا در وحشتِ مضاعفِ فقدانِ تو
مشغولِ مردنِ خویش باشم

نیلوفر_ثانی

قدم‌ می‌زنم در کوچه‌های بهار

قدم‌ می‌زنم
در کوچه‌های بهار
مدهوشِ عطر اقاقی
مجذوبِ راز چشمهات
تن داده به سکوتی مرموز
دل‌داده به اردیبهشتِ بوسه‌هات


نیلوفرثانی

ماه عاشقی‌های بی‌وقفه


ماه گشودن روزنه‌های ناب
ماه تقلای جنون در آسودگی
ماه دیوانگی‌های جامانده‌ی سال

اردیبهشت چیزی نیست جز
فیض محض
جز نوشیدن از شراب عشق
مست..


نیلوفر_ثانی

تمـــــــام ســـال به بهـــــــارِ لبخنــدت زنــــــده بـودم.

تمـــــــام ســـال
به بهـــــــارِ لبخنــدت
زنــــــده بـودم.
هـــــــــزار زمستــــان
نمی‌کُشـــد مَــــــرا ...


نیلوفر_ثانی