ستاره می رقصد

ستاره می رقصد
میان هلهله ی شامگاه شوم
و سبز میبارند ابرهای دلواپس
تا ،تو
ای یگانه ی امید
دست خورشید را بفشاری و طلوع کنی


"سانی شاه کوهی"