ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بگو
اگر
بکشانند بند دلم را
به غربگاه ستاره ها
به دره های وحشی شب
به این سو و آن سوی کرانه ها
ترسی ندارد
قرص ماه من
از ضیافت گرگینه ها
الههای که سرخی روسری اش را
به دست باد داده است
جان از قبلهی سپید پیغمبرش میگیرد
حتی اگر
بسوزانند تنم را
در بلندیهای جلجتا
نفس هایی که میراث دار
ملک سلیمان است
چه باک از تیغ بوسهی یهودا
زاهد و صوفی هم اگر بنشینند
به معرکهی سنگ و سارم ( سنگسارم )
حلاج عشق مجنون
سجده بر محراب دار میزند
فرهاد قصر شیرین
سر به زیر طاق بی ستون
اصلا تو بگو
تیشه به ریشهی تاک ام بزنند
باز مستی
نمیافتد از جان فشانی شاخه ها
من سهم پیمانهی خود را
از خاک دیار او
بی اندزه گرفتهام
تا در خون نامهی عشاق
رد نور چیماه
دختر ناز ارژن را
واژه به واژه
رج بزنم ...
: و دوستت خواهم داشت
همین قدر جسورانه
که من از ایل و تبار گردآفرید ام ...
چی ماه بخشنده