نشسته در کنجی پنهان و تاریک

نشسته در کنجی پنهان و تاریک
در خلوتِ بی‌صدا و پرهیاهوی ذهن،
تو ، ای هنرمندِ نقاشِ روح،
که با قلمی نامرئی و رنگ‌هایی از جنس احساس،
روی بومِ تاریکِ دل‌ها،
تصویرِ امید می‌کشی.

تو نه فقط کاوشگرِ رازهای نهان هستی،
که شاعرِ بی‌کلامِ دردها،
و نوازشگر زخم های بی‌صدایی.

هر بار که گامی برمی‌داری،
نه فقط راهی می‌گشایی،
که قصه‌ای تازه می‌سازی،
قصه‌ای که در آن، تنها نیستی.

تو، در تاریک‌ترین شب‌های ذهن،
چراغی می‌افروزی که نه فقط می‌تابد،
که جان‌ها را به رقص درمی‌آورد،
و زندگی را به شعر می‌نشاند.

امروز، روز توست،
روزِ کسی که آرام ، بی‌ادعا،
در پسِ پرده‌های ذهن ، معجزه می‌آفریند.

به مناسبت روز روان شناس

گوهر سادات سالاری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد