منِ پاییزِ تَرِ غم زده را می بینی؟

منِ پاییزِ تَرِ غم زده را می بینی؟
صاحبِ مردمکِ نَم زده را می بینی؟
تنِ من،یک سرو صد مرتبه سوُدا دارد.
غم عالم،همه در کنج دلم جادارد.
نسلِ غارت شده ی دولت چنگیزم من
آخر و عاقبتِ هر چه غم انگیزم من.
دهه ی من، دهه ی سوختنِ دلها بود.
پشتِ سر،حادثه ی ریختنِ پُل ها بود
نسلِ گل کرده!،عوض کن،جهتِ هستی را.
قبلِ مستی،تو غزل کن دهه ی شصتی را.
نوش جانت،سرِ خوش،شیطنت و مستی ها
پِیکِ اول،طلبِ هر چه دهه شصتی ها...


فرزانه فرحزاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد