ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جانا به چشمهای من از نو نگاه کن
از راه عشق بگذر و گاه اشتباه کن
در قیل و قال حادثه، آشوب و فال بد
قدری بخند و چهرهی غم را سیاه کن
هی لن ترانی گفتی وُ آتش زدی مرا
مهرت به سر گذار و مرا پادشاه کن
بنشین به بر بگو سخنی نغز و پُر شرر
دلشوره را در حد یک سوزن به کاه کن
پنجاه رفته عمرم وُ هفت آمد از کنار
آن شانههای عاشقی را تکیه گاه کن
ای عمر پاپتی پُرَم از قصههای خوب
گو شاعرانه، همره ِ من، زاد ِ راه کن
فریما محمودی