ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
رودخانه ای در تاریکی نزدیک همین کویر است
دوست داشتنت را می گویم
از سر همین صبح خمار آلود
هی هوس آبتنی را در دلم می کارد
چه می داند تو سر به دامان کدامین پرواز آسوده ای
چراغانی شهرآشوب روزهای تو
در گرو شب پیکره دردمند روح من
من در هیچ کجای این آسمان بلند
پی چراغانی روز نرفته ام
و ماه میهمانی چشمانت را نسنجیده ام
در من هنوز رویایی است
آری رفتن سرآغاز زیستن من است
این پرده آخر را خواهی دید
احسان ناجی
یک قطعه شعرعاشقانه ام
دردفترسپیدآغوشت .
با بوسه هایت
مطلع این شعرعاشقانه باش.
کبری حقی
چه حالت مدار تلخی دارد
این زمانه ام
عکست بر سریر آینه نشسته
و می بیند که چه دل شکسته ام
به صورت زنم آب
که بشویم ؛ روان در روان
اشک از دیده ام
من و باز می رسد شبم
در سیاه واره این کنج اتاق نشسته ام
در دم دمان صبح
که دارد نشان ز تو
در رواق دلم چه خوش دارمت
تا رسد شب و دوباره ام
من باشم و اشک
آینه و آن عکس تو
سعیدرضاعلایی
من و این ستاره هرشب
سر راه تو نشستیم
من و ماه پاره هرشب
انتطار تو نشستیم
دل ما اسیر درده
دنبال کسی میگرده
شبها تا سحربیداره
صبح که میشه برمیگرده
علی ناب اراک
خسته بود شعرم میان دفترم،
بس ز دلتنگی تو،
دل گفته بود
خواستم تا خط زنم،
دل گفته ها
اشک شد، هر ورق
در دفترم، نا گفته ها ....
اعظم حسنی
پاهایم که رو به راه شود
زخم هایش اگر خوب شود
دوباره راه می افتم
عشق ، مرا
از تمام سربالایی های "نیامدنت"
بالا می برد
من این
پیچ و خم های به تو نرسیدن را هم
دوست دارم!
مینا_آقازاده