ﺁﺭﯼ ﺳﻬﺮﺍﺏ، ﺗﻮ ﺭﺍﺳﺖ می‌گویی!

ﺁﺭﯼ ﺳﻬﺮﺍﺏ، ﺗﻮ ﺭﺍﺳﺖ
می‌گویی! ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﺎﻝِ ﻣﻦ
ﺍﺳﺖ، ﭘﻨﺠﺮﻩ، ﻋﺸﻖ،
ﺯﻣﯿﻦ، ﺩﻭﺳﺖ، ﻫﻮﺍ، ﻣﺎﻝِ ﻣﻦ
ﺍﺳﺖ!
ﺍﻣﺎ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺗﻮ ﻗﻀﺎﻭﺕ کن..
ﺑﺮ ﺩﻝِ ﺳﻨﮓِ ﺯﻣﯿﻦ، ﺟﺎﯼِ ﻣﻦ
ﺍﺳﺖ؟
ﻣﻦ نمی‌‌دﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ،
دانهﻫﺎﯼ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ؟!
ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺳﻬﺮﺍب؟ ﺁﺏ ﺭﺍ ﮔِﻞ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
چشم‌ها ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ
چه ﺑﺎ ﺩﻝ ﮐﺮﺩﻧﺪ...
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﺍﯼ ﺳﻬﺮﺍﺏ،
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﻗﺎﯾﻘﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ساخت..
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺑﻪ ﺁﺏ.. ﺩﻭﺭ
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎِ ﻏﺮﯾﺐ…
ﻗﺎﯾﻘﺖ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻬﻤﻪٔ ﺍﻫﻞِ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ…
ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺁﯾﯿﺪ
ﺗﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ بیا...
ﻣﺜﻞِ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺩﮔﺮ، ﺟﻨﺲِ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﻣﻦ ﭼﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﮐﻪ ﺗﺮﮎ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ..
ﻣﺜﻞ ﻣﺮﻣﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛
ﭼﯿﻨﯽِ ﻧﺎﺯﮎِ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ من.

دانیال امیری

برای من سوختن در جهنم عشق

برای من
سوختن در جهنم عشق
بهتر و زیباتر است
از شکفتن در بهشتِ مرگ.


عبدالمجید حیاتی

فخر به آینه مفروش

فخر به آینه مفروش
ترسم
روزی تو هم
بشکنی


منوچهر پورزرین

گفتمش دوستت دارم

گفتمش
دوستت دارم
بی حد
بی تاب
مغرورتر از همیشه،
گفت:
میدانم
اینکه چیزتازه ای نیست.
میبینید
بازهم افاقه نکرد
باز هم نگفت دوستت دارم
بازهم من ماندم
و نفرین های نه ازتهِ دلِ بی سرو سامانم.

لعیا_قیاثی

زیبای من..،

زیبای من..،
می خواهم از بودنت در قلبم بنویسم
می دانم چشمانت شعری ست
میان طراوت واژه های بکر
در جغرافیای دنیای من؛
بمان و جهانم باش
که همچون جهانگرد دور تو بگردم
تا فاتح تمام سرزمین دلت باشم!


مرتضی سنجری

لعنت به قافیه ای که هرگز در دلم ردیف نشد

لعنت به قافیه ای که هرگز
در دلم ردیف نشد
انگار امشب رنگ رُخ ماه پریده
تا نگاهش به رُباعی چشمانت افتاد؛
تو باش و شعر کوتاه چشمانم را
گِره بزن به بیت بلند گیسوانت
که سال هاست زیر دو اَبروی کمان اَت
خیره مانده ام به آسمان هفتم خُمارِ نگاهت!

مرتضی سنجری