به گوش پنجره گفتم خیال عاشقی ها را

به گوش پنجره گفتم خیال عاشقی ها را 

دهانش از غم این دل ، شده دروازهء فریاد 

 

اسماعیل جلیلی « غافل »

تو سرزمین ِ منی

تو سرزمین ِ منی
در چشم های بلوطی ِ تو ؛
هاله های سبز
تو بزرگ ،زیبا ،پیروز
تو ،حسرت ِ دور و نزدیک ِ منی

هرگز این اتاق را ترک نکنید!

هرگز این اتاق را ترک نکنید!
دیوارهایش به رویایی خیره شده اند
که آرام آرام به هوش می آید
و علائم حیاتی ذهنش قلب مونیتور را احیا می کند
هرگز این اتاق را ترک نکنید
شعری آرام آرام دارد به هوش می آید
و کمایی طولانی الفبا را ترک می کند!

مهرنوش_قربانعلی

اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود باید آنرا ستایش کنی

اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود باید آنرا ستایش کنی
وقتی گیاهی راستایش کنی بهتر رشد میکند
تقدیرکنید
ستایش کنید
تأیید کنید
تا نعمتهای خدا
بسوی شما سرازیر شود...

این سطرهای بریده بریده

این سطرهای بریده بریده
از بلاتکلیفی دری بیرون می زنند که
کوچه ها قبل
به صدای عابری باز شد...
شهر در رد پاها گم می شود
و شک
بخشی از احساس شبانه روزی ات
وقتی
از احتمال پنجره ای باز
به سایه های پشت دیوار می رسی .

زینب_امیری

خوشبختی هیچ ربطی به ثروت نداره!

خوشبختی هیچ ربطی به ثروت نداره!
آدماى مثبت، هرجا باشن و با هر شرایط
و هر دلخوشیِ بزرگ یا کوچیکی،
حالِ لحظه هاشون خوبه
خودتون رو گول نزنین،
زندگیِ مدرن و لاکچری بهانه است ،
خیلی ها حسرتِ همین
شادی هایِ نقلی و ساده رو دارن...

مرا دنیا صدا کن!

دو شعر از سروده های بانوی هنرمند سرکار خانم «  آرزو نوری »


1)
مرا دنیا صدا کن!
در من
هزار تولد ناتمام است
بی شمار
راه نرفته ...

 


2)
به تو که فکر می کنم
خالی می شوم از شهر
نه کوچه ای می ماند در من
نه خیابانی!

همه ی آدما یه جایی از

همه ی آدما یه جایی از
زندگیشون رو هیچوقت فراموش نمیکنن
درست همونجایی که قد کشیدن...

او که می‌پنداشت من لبریز از خوشحالی‌ام

او که می‌پنداشت من لبریز از خوشحالی‌ام
پی نبُرد از خنده‌ی تلخم به دست ِخالی‌ام

نارفیقانم چه آسان انگ ِبی‌دردی زدند
تا که پنهان شد به لبخندی، پریشان‌حالی‌ام


سال‌ها کُنج قفس آواز ِخوش سر داده‌ام
تا نداند هیچکس زندانی بی بالی‌ام

شادم از عمری که زخمم منت ِمرهم نبُرد
گفت هرکس حال و روزت چیست؟ گفتم عالی‌ام!


بارها افتادم اما باز هم برخاستم
سخت جانم کرد -خوشبختانه- بداقبالی‌ام

سجاد رشیدی پور