ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در چشم تو، بازی هر تقدیر چرخید
عاشق پر از غم شد، ببین دلگیر چرخید
وقتی سکانست داش آکل، پر غصه باشد
مرجان، کنار صخره بی تصویر چرخید
ببر نشسته در نقوش این پتوها
عاشق شد و در گوشه ای، چون شیر چرخید
عطار نیشابوری ام، سیمرغ هستم
صنعان دل ترسا شد و چون پیر چرخید
چون شمس تبریزی ببین، عاشق ترینم
در قونیه ای مولوی، او دیر چرخید
با خال هندویت مرا، تنها گذاری
نادر شدم، وقتی که آن کشمیر چرخید
وقتی شکستی آینه ها را، عزیزم
اندوه و درد و گوشه ی تکثیر چرخید
مجنونم و کوه و بیابان، جایگاهم
لیلی من با موی چون زنجیر، چرخید
دیدی پلنگ منزوی، در روی قله
ماهی ندید و شد پر از تحقیر، چرخید
مانند حافظ، فال های ناب دارم
هرچند که، شعرم چه بی تفسیر چرخید
وقتی کلیله خواندنت، صد رمز دارد
آهوی من، امشب به یک نخجیر چرخید
ای اصفهان، کاشی فیروزه شدم من
زاینده رودت، در پی تغییر چرخید
رضا روزگر
بین تمام دختران، الحق که سر بودی
اما تو از عشقم یقیناً، بیخبر بودی
مانند مرجان های دریایی، عزیز من
از دوری داش آکلت، امشب پکر بودی
تو از نگاه عاشق و مجنون و سرمستم
ای عشق زیبایم، یقیناً باخبر بودی
من سرو بودم، تو چرا در جنگل غصه
ای شاه مهرویان، رفیق یک تبر بودی
تو از تمام دلبران بیگناه شهر
ای عشق زیبا بیگمان، که سادهتر بودی
با اینکه زن بودی و بودی، عاشقی خسته
در وقت جان دادن ببین، مرد خطر بودی
بردی دل و جان و وجود عاشقم را تو
با اینکه تو در عاشقی ها، یک نفر بودی
وقتی که شانه بودنت، تسکین دردم بود
در وقت گریه نازنین، این دوروبر بودی
رضا روزگر