در فکر و خیالِ تو ،دگر تاب ندارم

در فکر و خیالِ تو ،دگر تاب ندارم
دلتنگی ِ تو کشته مرا ،خواب ندارم

من، شاعر ِ آشفته ی دربار ِ تو هستم
غیر از دو سه سطر شعر ،تحفه ی ارزنده ندارم

در بازیِ احساسِ به تو مفتخرم من
اینگونه به اینجا رسیدم ، عشقِ تو بازنده ندارد

هر بار یکی دور ِ تو چرخید و ُ نگفتم
این کعبه ی عشاق دوتا بنده ندارد

در حسرت ِ دیدار ِ تو جانم به لبم رفت
لب و لبخند تو دُریست که یابنده ندارد


سپیده امامی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد