| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
وقتی که رفتی بی مدارا گریه کردم
تنها کنارِ جمعِ غمها گریه کردم
از خونِ دل خوردم شرابی تلخ و جانسوز
همراهِ ساقی پای مینا گریه کردم
لیلای من بعد از تو در چشمانِ مردم
آواره در دامانِ صحرا گریه کردم
بعد از تو شهر آئینهی دق بود آری
دریا به دریا کوچهها را گریه کردم
هرشب به امیدی، که میآیی از این راه
شب را به استقبالِ فردا گریه کردم
روزی که رفتی مو بهمو پاشیدم از هم
در بدرقه جای تماشا گریه کردم
از چشمِ مردم میگرفتم روی خود را
من سالهای سال تنها گریه کردم
وقتی که رفتی یکنفر در قلبِ من مرد
در داغِ او عمری غزل را گریه کردم
وقتی اجل آمد کنارم مرده بودم
بر غربتم خندیدم اما گریه کردم...
حسن کریمزاده اردکانی