به وفای تو امیدی نبود که پر جفایی

به وفای تو امیدی نبود که پر جفایی
به جز از دیارو کویت نروم به هیچ جایی

نفسی ز بوی زلفت به جهان همه مشامم
که به بوی زلفت یار است همه جهان هوایی

به هوای تو دهم جان،که تو نور دیده ی من
چو به دیدنت رسیدم ، همه شد عیان خدایی

دل خود به تو سپردم،چو از این جهان برفتی
ز تو مرهمی بخواهم ، که تو بهترین دوایی

تو اگر به جور و خواری ،زجفا کنی شکاری
به تو دلخوشم عزیزم که تو یار با وفایی

به نثار خاک پایت دل و دیده را سپردم
بدهم به پیش تو جان ، تو مثال کیمیایی


امین طیبی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد