ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
فکرم درگیر یک لحظه شد
در نخستین دیدار ماه
با چشمان سیه فام تو
درخشش ستاره در عمق نگاهت
مرا در سایه خیال تو غرق کرد
روح و جان من در گروی
یک لبخند توست
شادی و شور عشق
در نهان روی زیبای توست
در شگفتی این جهان بس ، که
ماه رویی چون تو دارد و بس
در خیال من عاشق
نقش نگار بسته در پیشانی من
همین نکته باشد
در قالب خال پشت لبت
که سرگردان کند هر
هندوی در بند عشق را
جمله کامل شود در دفتر روزگار
همه چشم و دل سیر شود
به یک غمزه نگاه تو
که این چه بود در وجود خیال انگیز تو
که مست کند هر دو چشمان خمار تو
میگذرم از کوی دوست
که هر آتشی فکنده در دلم
از ناز کرشمه اوست
این چه معجزه گر عاشقی است
که مهر افزون نمود
هر دو جهان مرا
به یک نظرت بفروشم
دین و دنیا و هوش
مستم به یک جرعه شراب طهورا
که به سخن آمد این دلدار
که بسوزان جامه و بپوشان
خرقه بی نظیر مستان هما را
در بر جانان نتوان سکوت
که فریاد برآورم
که آتشم زنید
به یک وصال یار
که عمر به خوشی رسد
در این پایان
حسین رسومی