تو آن بارانی که هر قطره ات

تو آن بارانی

که هر قطره ات

خورشیدی در من می نشاند

و روزهای کوچکم

با روح سبزشان

به اندازهٔ کافی

برای عشق جا دارند

تا بدانم

چگونه زندگی کنم

چگونه بمیرم

و از غبارِ فاصله ها

در الهه های کوچک عشق


به ابدیتِ تو برخیزم

پرویزصادقی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.