آنگاه که خشم شعله زد و بالا گرفت
و همدیگر را مرده و نابود خواستیم
شاید نمیدانستیم که دنیا
چه جای کوچکی است
برای هردومان
چه بیرحمانه تن میخراشند تیغهای خاطره
این شکنجهگرانِ بیرحم
و آنگاه در شبی عذابآلود در گوشِ تو میخوانند
رفته است محبوبِ تو برای همیشه
و آنگاه از میانِ دودِ عودی که میسوزد
با شادی ، تهدید و اضطراب خیره میشوند به تو
با چشمانی که توانِ گریز از آن نیست
و قلبِ تو آرامآرام درهم میشکند
آنا آخماتووا
[اگر باشی]
اقیانوس ترین آرام جهانم . . .
ای عشق، ای ترنم نامت ترانهها
معشوق آشنای همه عاشقانهها
ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانهها
با هر نسیم، دست تکان میدهد گلی
هر نامهای ز نام تو دارد نشانهها
هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت:
گل با شکوفه، خوشه ی گندم به دانه ها
شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگ کرانه ها
باران قصیدهای است تر و تازه و روان
آتش ترانهای است به زبان زبانهها
اما مرا زبان غزلخوانی تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بیکرانهها
کوچه به کوچه سر زدهام کو به کوی تو
چون حلقه دربهدر زدهام سربهخانهها
یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانهها
قیصر امین پور
زیباترین نگاه ِاردیبهشتی
وقتی باهر لبخندت
پر میشود عطر اقاقی دردلم . . .
دلتنگی به قلبت که برسد
هیچ چیز جلو دارش نیست
خدا کند دست کم
به چشمهایت سرایت کند
اشک ها را سرازیر میکند
و ای اگر به قلب دومت سرایت کند
حتی توان ایستادن را از تو میگیرد
نه پای رفتن داری
و نه پای ماندن
تنها باید
تا التیام قلبت
بنشینی
تا ثانیه های دلتنگی
بگذرد
((مرجان آقا بابایی))
من پای پیاده ، کنار ساحل ، صدای بارون…
من کور بشم ای کاش ، جلو چشامه خاطره هامون!
هــی یادت میادش ، میزاشتی با عشق سر روی شونم…
تو صدام میکردی ، بهت میگفتم دردت به جونم ، دردت به جونم ….!
مثله موهات دلم پریشونه ، آخه بی تو چطور برم خونه!
چشامو تا کی گریه بلرزونه پس تو کجایی؟؟؟!نه بارون نه دریا نه جاده نه ابرا!!!
میدونن چی میخوام من از دار دنیا!!!
نبودی ببینی چی اومد سر من….
بیا غنچه کن باز گل نیلوفر من….