نسیم زمزمه‌کنان:

نسیم زمزمه‌کنان:
گل‌های رازقی
بوی تو را دارند!


لیلا طیبی

احساساتم گل داده‌اند!

احساساتم گل داده‌اند!
از رقص پروانه‌ها
در درونم می‌فهمم.


لیلا طیبی

از تو چه پنهان!

از تو چه پنهان!
خودت به کنار،
از یادت هم،،
شراب می‌ریزد.


لیلا طیبی

من، چه غریبانه،،

من،
چه غریبانه،،
میان این همه تنهایی،،،
جا مانده‌ام
!!!

لیلا طیبی

طولش نمی‌دهم؛

طولش نمی‌دهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
--"منم"!
لیلا_طیبی

- بیا،،،

طولش نمی‌دهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
"منم"!


لیلا طیبی

به خیالم بنشین،

به خیالم بنشین،
مانند مرغی زیبا!
...
این درخت،
بی پرنده‌ی یادت
کُنده‌ای بیش نیست.


لیلا طیبی

قلمم زبانش گرفته‌ست!

قلمم زبانش گرفته‌ست!
گویی لال شده،
[زبان بسته]!!!
از بس،
از دلتنگی برایش گفتم وُ
او نوشت...

لیلا طیبی

هیچ توفیری ندارد

هیچ توفیری ندارد
چه رو به آهن و سیمان باز شود
چه رو به درخت و دریا
من از بسته بودن پنجره‌ها
-بی‌زارم!.


لیلا طیبی

سکوت می‌کنم اما،،،

سکوت می‌کنم اما،،،
چشم‌هایم،
-[هنگامِ دیدار]
حرف‌های تلمبار شده‌ام را
خوب بازگو می‌کنند!


لیلا طیبی