دیگر کافیست ،

دیگر کافیست ،
سنگینی برق شمشیر نگاهت را از روی من بردار،

من مقهور تیزی نگاهت شده ام،
غرورم را می شکنم،
در برابر الهه ی عشقت سر تعظیم فرودمی آورم،
من شکست خورده ام !!!
شکست در برابر نگاهی که درجانم رخنه کرده است،

جنگی میان عمق نگاه تو و اندیشه بی دفاع من،
من شکست خورده ام دربرابر ستیزی که یک طرف آن تویی ،
وسوی دیگر  ترسٍ نداشتن توست.
  بی شک  اگر تو آن سو نبودی،
نتیجه ی جنگ دل من و نگاهت چیز دیگری بود،
و من تا ابد همان مغرور همیشگی .....
اما....
   عشق تو چون الهه ای بر تعصب من چیره گشت.
دیگر کافیست ....
من شکست خورده ام در برابر تمام ممنوعه های گذشته ام...
از خطوط قرمز تعصب عبور میکنم،
و تورا به عمق جان تمنا دارم،

   دیگر کافیست ....
                فقط بیا....
                         بیا و بمان.....

محمود منصوری رضی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد