آمدم من در نگاهت

آمدم من در نگاهت
من در آن چشمان ماهت
در پی دزدیدن آن
یک دوتا چشم سیاهت
آمدم اوجی بگیرم
با دو آن ابرو کمانت
آمدم گشتی زنم من
در میان گیسوانت
دست را حلقه زنم من
حلقه در دستان پاکت
گوشه من را گوشه گیرش
با صدای همچو سازت
یک دم آرامش بگیرم
من در آن آغوش بازت


بهداد رضازاده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.