موچم اینجا زیر باران چتر می‌گیرند همه.

موچم اینجا زیر باران چتر می‌گیرند همه.
غافلند از انکه دیر و زود می‌میرند همه.

موچم این اهو ترین مردمان در اصل خود
نیمی از گرگ و پلنگ و نیمشان شیرند همه

بوف خوانده بسکه یاسین در کنار گوششان
از اذان و ربنا این خلق دلگیرند همه


بودها اینجا نبود و با نبودن ها خوشیم
شعر لالایی ندارد، کودکان پیرند همه.

گورکن ها بیش فعالند در ترحیم شهر
ساکنان قصر و مسجد جمله این زیرند همه.

قطره آبی کی چکد از بین انگشتانشان
غصه بس خوردند، از دستانشان سیرند همه

موچم! .استپ!.زندگی جر می‌زند با زنده ها
اتفاقاتش برای من، همه دیرند همه.

مجتبی شفیعی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.