آه عالم که در این غمکده برجاست هنوز

آه عالم که در این غمکده برجاست هنوز
حاصل حادثه هایی ست که بی جاست هنوز

در دلِ شهر، دلم از غمِ تو می‌لرزد باز
عشق در حاشیه‌ی درد، چه تنهاست هنوز

کوچه‌ها خستهٔ تکرارِ عبورند ولی
چشم من منتظرِ قامتِ رویاست هنوز

دستِ ما با همه زخم و همه بی‌تابی‌ها
جرقه‌ای از نفسِ خواهشِ فرداست هنوز

عشق، این واژه‌ی تبعیدیِ شهرِ دل‌ها
در دلِ خاکسترِ عادت، چه شکوفاست هنوز

بی‌تو دنیای من آشفته‌تر از دیروز است
با تو اما دلِ دنیا پُرِ فرداست هنوز

گرچه در کوچه‌ی ما نان و ترانه کم است
عشق، سرمایه‌ی این خانه‌ی بی‌جاست هنوز

مهرداد خردمند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد