| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
دستِ بیدستِ تو افسانهی مردان شده
آستینِ خالیات پرچمِ ایران شده
بیتو در میدان چه بیرنگ است رنگِ زندگی
خاکِ راهت قبلهی دلهای بیجان شده
پرچم هم هر صبح میگیرد به نامت اهتزاز
تا صدای غیرت از نفست جان شده
خاک میگوید: قسم بر زخمهای بیصدا
دستت هم بی ادعا، کوه است و طوفان شده
حسینِ بیدست، ای افسانهی فتح و جنون
با تو جنگ زمانه، رو به پایان شده
دستِ خالیات به از صد لشکر وجنگ بود
خاک هم از هیبتت سرباز طوفان شده
ای فدای دستهای بیصدا، بیادعا
نام تو در کوچههای عشق، عنوان شده
هر که مردی را به شوقِ نامِ تو پیموده است
در مسیر عاشقی، تا ابد مهمان شده
با تو پیمان میبندیم: بی نفس و بیپروا رویم
تا که در طوفانِ مردانگی رهینی ایمان شده
انگاریک دست صدا داردو زجهان و غوغا شده
نام خرازی است که فریاد جان شده
عطیه چک نژادیان