ای دل، چه شد که در تب جانانه می‌زنی؟

ای دل، چه شد که در تب جانانه می‌زنی؟
در عشق، ناله از لب دیوانه می‌زنی؟

آغوش او به شعله‌ی شهوت گشوده شد
اما تو در غمِ هجر، زبانه می‌زنی

چشمان مست او به دلم شعله می‌کشید
اکنون به دوری‌اش، چه فسانه می‌زنی؟

ای عشق، ای جنون، تو بگو راه چاره چیست؟
در آتشت دلم، چه شبانه می‌زنی؟


میعاد عصفوری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد