بی هیچ نشانی، پیِ دیدارِ تو بودم

بی هیچ نشانی، پیِ دیدارِ تو بودم
در گیرِ تو وسخت، گرفتارِ تو بودم

آنجا که تو را بَخت، نشانَد به عزیزی
با قیمت جان، کاش خریدار تو بودم

در وادیِ مجنون شدگان، نیست بهاری
باغِ گل اگر بود، فقط خار تو بودم

تن مانده کجایی، که شفا از تو بگیرد
از دردِ جنون، لیلیِ بیمار تو بودم

پلکی نزدم هیچ، که شاید خبری شد
چشمانِ سحر دید، که بیدارِ تو بودم

خورشید زد و محو تماشای طلوعم
ای کاش تو بودی و منم یارِ تو بودم.


مطهره احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد