من اهل آبم

من اهل آبم
مثل یک رویا در خوابم
من تماشای تو، نگاه حسرتم
لبهای یک تشنه ام
صدای یک خسته ام
من اوج سکوتم
گریه آدم در هبوطم
من زق زق اشک در چشم ترم
من همان ناله مرغ سحرم
دستی دارم به وسعت تمنا
دلی دارم مانند سیب
آینه ام در آینه
مثل رنگ یک لبخند
صاف و زلال
من اهل آبم

احمد بارانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.