منم آن درد بی‌درمان که اعجازش صدای توست

منم آن درد بی‌درمان که اعجازش صدای توست
ببخشد آنچه بر من جان, پس از مرگم نوای توست

تو دل را قبله‌ی عشقی, نگاهت سجده‌گاه‌ او
بتا هرچند می‌دانم, یکی دیگر خدای توست

سپردم دل به چشمانت, ندیدی هرگزش اما
گذشتی, زیر پا کردی, دلی که مبتلای توست

تماشا می‌کنم هردم, خموشانه شکست دل
نمی‌گویم, نمی‌بینی چرا؟ دل زیر پای توست

سکوتم شعر می‌گردد, بخوان زیبا نگار من
گهی اندوه هجرانت, گهی شوق لقای توست

ندیدی می‌تپد این دل, برایت بی‌وفای من
بیا امشب دمی بنگر, دلم خون از جفای توست

سر آمد صبر دل دیگر, ندارد تاب هجرانت
به غربت جان دهد امشب, دلی که آشنای توست

به دیدارم نمی‌آیی, کنون چون ای طبیب دل
بیا فردا تماشا کن, بگو مردن سزای توست

گذر کردی چو از خاکم, بخوان شعری برای من
غزل جانی دگر بخشد, مرا چون با صدای توست

فاطمه محمدی

چه جنگِ سخت خوشایندی است

چه جنگِ سخت خوشایندی است
شکستِ لشکرِ پیراهن,
که حبس کرده تو را در خویش

مرا به حادثه مهمان کن
بشوی دستِ خود از پاکی
به عقل بتاز بیش از پیش

اگر چه تشنه ی خورشیدم
بدون پرده و پنداری,
چو شرم داری ازین تشویش

نظر به نور تو می بندم
دلم خوش است به گرمایت
فقط بتاب کم یا بیش.....


عبدالکریم رحمانی

باز کن پنجره را

باز کن پنجره را
با نسیم برقص
با قناری ها بخوان
همیشه
چه زود دیر می شود

منوچهر پورزرین

روزی اگر عاشق شوم !

روزی اگر عاشق شوم !
دستهای مردانه اش را
محکم خواهم گرفت ,
با او تمام خیابانهای شهر را
زیر باران قدم خواهم زد
میان شلوغی ها
عاشقانه
به چشمهای سیاهش
خیره خواهم شد
و دلبرانه او را خواهم بوسید !
بگذار بگویند بی حیاست !!!
بگذار بگویند
اینجا هیچ زنی
حق بوسیدن
معشوقش را ندارد !
و من
لجبازترین
دختر این شهرم ,
بوسه های من
تکرار خواهد شد!

شوکا صبور

مثل انتشار یک شایعه

مثل انتشار یک شایعه
در روزنامه ای کثیر الانتشار؛
مثل آبروی ریخته شده؛
مثل قاصدکی معلق در هوا؛
دوست داشتنت
از دستم در رفته است

و دیگر
هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد

سحر رستگار

دارم به خاطرِ تو

دارم
به خاطرِ تو
خودم را
به آب و آتش می زنم!
واضح تر بگویم:
زیر باران
راه می روم
و
به تو فکر می کنم



خاطره کشاورز

کلمات را مچاله کردم

کلمات را مچاله کردم
سکوت، جفت لب هایم شد
جدال تو
با سرخى لب هایم
خط هاى ممنوعه را فتح کرد
و ما
سبز شدیم .


تکتم آقابالازاده