حواست هست که دوستت دارم ؟

حواست هست که دوستت دارم ؟
یا عشق مرا
در انبار قدیمی خانه مادر بزرگ
رها کرده ای ؟
رها کرده ای یا شاید هم گم کرده ای
نمیدانم
اما اطمینان دارم
هر که آن عشق جان سوز را
در میان عکسای سیاه و سفید
یا
ما بین دست نوشته های آبلیمویی
که با شمع سوزانده شده اند ،
پیدا کند ؛
به سراغ تو خواهد آمد
و از شعله های آتشینِ
این عشق
خواهد پرسید ...
آن روز تو سکوتی خواهی کرد ،
به بلندای فریاد ...
و نفسی خواهی کشید ،
به عمق اقیانوس ها ...


نسترن ظفرمند