یک کلمه، یک کلید

یک کلمه، یک کلید
یک قطره آب، یک دریا
یک نفس، یک شعله
یک تن، یک قفس

یک سکوت که درِ حقیقت را می‌کوبد
یک سنگ که تاریخ را به یاد دارد
یک آینه که تو را از پشتِ خواب می‌جوید
یک شبِ بی‌پایان که چراغ‌ها را به‌نام تو روشن می‌کند
یک راه که به‌اندازه‌ی هیچ‌کس کوتاه نیست

یک برگ که هر سقوطش حکایتی از بازگشت است

و در پایان
یک دست باز، نه برای گرفتن، که برای بخشیدنِ نور

دکتر محمد گروکان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.