| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
شعری بگو
از جنس احساس فروغ
نگاه تو،
با تنهاییِ محزون دل
سهتاری است در دل شب
که آرام مینوازد
فریادی ژرف را
در سکوت نتها
تا بشکند
سایهروشن خیال را
در پستوی قافیههای اجباری
با وزنهای سنگین آزادی
و طعم بادامهای تلخ
آمیخته
با بزاقِ شعرهای عقزده
صدا بزن
صد سال تنهایی را
از دروازههای مجهول روح
تا بگزند
زنبورهای طردشده
گلوی زندگی را
شهد رها شود
در کوچههای غزل
و ردیفهای شیرین
به پا خیزند
در سمفونی شاعران
سپیده رسا