ای طلوع آفرینش ، در بهار زندگانی

ای طلوع آفرینش ، در بهار زندگانی
با تو هستم ای نگارم ، در نگاه مهربانی

هستی این دل تنها ، با غرور جاودانی
تو را می بینم اینجا در هوای آسمانی

ای غریبه آشنا شو ، با من و ما هم زمانی
در مسیر عشق آییم ، همسفر همراه مانی

در هوای با تو بودن ، در خیالت کهکشانی
در مدار با تو بودن ، هم مسیر بی کرانی

تو مه و ماه منی تا ، تا طلوع زندگانی
در پس آفتاب روشن ، تو نگارین نگاری

که چه گوییم در این بیت ، تو چنین خوب چرایی
به ته قصه رسیدم ، تو ظهور آفتابی

بهنام پاشا زانوس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد