عمری گذشت و از آن، ذوق حکایات آرزوست

عمری گذشت و از آن، ذوق حکایات آرزوست
بازم کرم نمایی قبله‌ی حاجات آرزوست

ما را شراب و خوان ضیافت نمی‌دهند
یک چای داغ و یار خرابات آرزوست

هر چند "فسانه بود و نشد" قصه‌ی وصال
باری دگر، شنود و وصف خرافات آرزوست

محمود گوهردهی بهروز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.