ایهام منی جام منی راه کدام است

ایهام منی جام منی راه کدام است
این بی سبب دائم همراه کدام است
از ذکر تو شد غافل و مشغول دعا شد
دستم نزند تار دگر زخمه رها شد.
تابید به حکمت به دلم نور اگر گشت
شاید که نگارم کرمش باز شرر گشت
دیوانه به امروز و همه سوز دچارم
صیاد ازل کیست که او کرده شکارم
مستم کن و آندم به جهان جای ندارم
همراه منی شاه منی پای ندارم
بیدار نمی گردم از این شام سحر خیز
گویا به دلم نیست قدح باده دگر ریز
دردیست به اندیشه و آن نیز فریب است
دنیا همه راز است و جهان نیزغریب است

مکشوف زمانی تو اگر کاشف غیری .
شر در ابدیت شده تبدیل به خیری

طالع دیدار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد